آرات؛ کودکی که قربانی زیاده خواهی پدرش شد! - وبلاگ آقا ایرج

به گزارش وبلاگ آقا ایرج، آرات حسینی، یک کودک با استعداد اینستاگرامی است که امروز صفحه اش 6 میلیون نفر دنبال کننده دارد. از همان ماه های اول تولد، پدرش از حرکات نمایشی و تمرینات ورزشی پسرش ویدئو هایی ضبط می کرد و با مخاطبان به اشتراک می گذاشت. پدرش دوست داشت، همه آرات را به عنوان یک نابغه ورزشی بشناسند و اتفاقا خیلی هم در این راستا پیروز بود. آرات حسینی علاوه بر اینکه در سن پایین در اینستاگرام مشهور شد، خیلی زود مورد استقبال رسانه های مختلف هم نهاده شد و این انگیزه ای برای پدرش یعنی محمد حسینی بود که برای پرورش استعداد پسر کوچکش دست به هر کاری بزند.

آرات از تمرین با بالش و خوشخواب تا باشگاه لیورپول!

برای همه مجذوب نماینده بود که پسری به این کوچکی با امکانات بسیار کم مثل بالش و پتو و خوشخواب به جای امکانات لوکس ورزشی خیلی جدی در یک اتاق معمولی به همراه پدرش تمرین می نماید و هر روز پیشرفت و موفقیت بیشتری دارد. آرات همواره برای بهتر شدن کوشش می کرد و مورد تایید پدرش قرار می گرفت.

پدرش دوست داشت که آرات دیده گردد. او می خواست استعداد های پسرش را فریاد بزند تا مبادا او هدر برود. میوه فروشی را کنار گذاشت و همه کار و فکر و ذکرش شد، پیشرفت آرات در ورزش! محمد حسینی همان سال ها در مصاحبه ای گفته بود: آرات در سن 13 ماهگی پیشنهاد خارجی داشت. اشخاصی با من تماس گرفتند و پیشنهاد کردند که مقدمات مهاجرت ما را فراهم می نمایند و شرایط آموزش و تربیت و هزینه های او را متقبل خواهند شد. پس از انتشار اخبار آرات، کشور های زیادی پیشنهاد کردند که آمریکا و آلمان و کشور های آسیایی و حتی اقلیم کردستان هم از علاقمندان به خرید آرات بودند. آرات می تواند یک قهرمان ملی باشد و این رویای دست نیافتنی برای او نیست. اما یکی از آرزو هایی که برای آرات دارم این است که رکوردی را که در رشته شنا به وسیله یک شناگر 14 ساله زده شد، ازسوی او شکسته گردد یا یک رکوردی را در المپیک به ثبت برساند که به عنوان کم سن و سال ترین رکورددار المپیک شناخته گردد.

بالاخره بخشی از رویای پدر محقق شد و این پدر و پسر توانستند به انگلستان مهاجرت نمایند. او در مصاحبه با یکی از رسانه های ورزشی ایران درباره مهاجرت خودش و آرات به انگلیس گفت: ما در لیورپول هستیم و قصد هم نداریم به ایران بازگردیم.

آرات بعد از مهاجرت از ایران، به شهر لیورپول رفت تا در آموزشگاه فوتبال این باشگاه تمرین کند. پدر آرات درباره حضور پسرش در آموزشگاه باشگاه لیورپول هم گفت: آرات در آموزشگاه لیورپول تمرین می نماید، اما به خاطر موانعی که باشگاه ها برای عقد قرارداد حرفه ای با بازیکنان در سن پایین دارند فعلاً لیورپول نمی تواند رسماً آرات را جذب کند.

خداحافظ انگلستان؛ سلام سپاهان!

محمد حسینی تا مدت ها ویدئو هایی از تمرینات پسرش را در این آموزشگاه انگلیسی منتشر می کرد و دوست داشت پسرش جایش را پای اسطوره فوتبال جهان یعنی مسی بگذارد، اما او بدون سر و صدا به ایران بازگشت تا به گفته خودش آرات خواندن و نوشتن به زبان فارسی را یاد بگیرد و در ادامه به کشور دیگری که شاید اسپانیا باشد، مهاجرت نمایند تا فوتبالش را در این کشور پی بگیرد. آرات در مصاحبه اش گفته بود: هوای لیورپول خیلی خوب نیست!

اسفندماه 1401، اما خبر پیوستن آرات به باشگاه سپاهان اصفهان منتشر شد. سپاهان از جذب آرات اطلاع داد و نوشت: آرات حسینی کار خود را با یک مربی اختصاصی شروع خواهد نمود و سپس به تیم های پایه فوتبال آموزشگاه باشگاه فولاد مبارکه سپاهان اضافه خواهد شد..

اما این ماجرا فقط حدود دو ماه دوام داشت و تمرینات آرات در سپاهان به سرانجام رسید.

وقتی سپاهان با اعلام خبری تلخ همه را شوکه کرد!

آرات بعد از 65 روز تمرین از سپاهان خداحافظی کرد. این قطع همکاری کاملا دو طرفه بود و پدر آرات در اینستاگرام نوشت: با اینکه مجموعه سپاهان همه امکانات لازم در این مدت، از هتل گرفته تا غذا و چندین زمین چمن با استخر و مشاور و به خصوص برترین مربی، آقای سعید بیات را در اختیارمان گذاشتند و بعلاوه آقای بصیریان مدیریت آموزشگاه، اما ما شرایط موندن در اصفهان زیبا با مردمانی خونگرم را نداریم. برای همین خاطر متأسفانه باید بگم که از این لحظه قطع همکاری بین آرات و سپاهان رقم خواهد خورد. اما همواره دوست دار هم خواهیم بود. همه پرسنل این مجموعه برترین احترام را برای آرات و ما قائل شدند و از این بابت از همشون ممنونیم. می دونم آرات خیلی خیلی مربیشو دوست داره، اما چاره ای جز خداحافظی برامون نیست.

ماجرا، اما اینجا تمام نشد و مدتی بعد پدر آرات در مصاحبه ای بیان کرد: ما از ابتدا هم قراردادی با سپاهان نبستیم، اما با توجه به اینکه باشگاه سپاهان آن را بیان کرد، ما هم مجاب شدیم استوری باشگاه را منتشر کنیم. به اصفهان رفتیم، اما مسائلی که در فکر من بود، برآورده نشد. سپاهان قرار بود خانه ای در اختیار ما قرار دهد، اما مکانی که در اختیار ما قرار دادند طوری بود که مادر آرات حتی نمی توانست غذا بپزد و ما حتی ماشین لباسشویی هم نداشتیم. پس از مدتی یک مربی دیگر هم به آنجا آمد و ما اذیت می شدیم و از طرفی ما روی تغذیه آرات حساس هستیم و اصلاً غذای بیرون به او نمی دهیم و امکانات لازم را هم نداشتیم.

صحبت های پدر آرات، واکنش محمدعلی بصیریان (مدیر آموزشگاه سپاهان) را در پی داشت و او در خبری شوکه نماینده بیان کرد جان آرات حسینی درخطر است.

بصیریان با انتقاد از شخصیت پدر آرات بیان کرد: چندین بار دیدیم که بدون هماهنگی با مربی و ما، هنگام صبح بچه را به استادیوم می آوردند و با او تمرینات هوازی کار می کردند، بدون این که به مربی بدنساز گفته باشند و با باشگاه هماهنگ نموده باشند. رفتار هایی که با این بچه داشتند، خطرناک بود و ممکن بود اتفاقی برای او بیفتد؛ وقتی در قالب خود قرار نمی گرفتند. احتمال این که این مسئولیت (به خطر افتادن سلامتی آرات) به گردن باشگاه بیفتد، وجود داشت. این بچه گناه دارد. آرات تقصیری ندارد. این بچه پاک و معصوم و سالم، جز ورزش چیزی نمی خواهد، اما از او استفاده ابزاری می گردد.

بصیریان بعلاوه درخصوص بسته شدن صفحات رشد این استعداد فوتبال نیز توضیح داد: با فشار هایی که به آرات آمده صفحات رشد او بسته شده است. آرات کودکی و بازی گوشی ننموده و از نظر فکری با همه بچه ها کاملاً فرق دارد. من دلم برای این بچه می سوزد، آرزو داشتم در این باشگاه بود و به او خدمت می کردم. تمام کوششم را کردم که هر کاری می توانم برای او انجام دهم، اما پدرش اجازه نداد این همکاری شکل بگیرد. فشار تمرینی بالا باعث شده است صفحات رشد کودک بسته گردد. او احتیاج دارد تمریناتش تغییر کند تا بتواند رشد کند.

سعید بیات (مربی بدنساز باشگاه سپاهان) نیز می گوید: به من خبر می رسید که او جدا از برنامه هایی که با یکدیگر داشتیم به تمرین پرداخته است و من واقعاً از این موضوع ناراحت می شدم. حتی خانواده آرات او را به زمین تمرین باشگاه می آورد و طبیعتاً باشگاه متوجه این اتفاق می شد. اصلاً نمی خواستیم آرات خارج از برنامه تمرین کند، اما فایده ای نداشت. مشکل بزرگی که همه خانواده ها دارند این است که تصور می نمایند بچه ها می توانند با تمرین زیاد به شرایط ایده آل برسند، درحالی که فوتبال حرفه ای اینگونه نیست و بچه ها در سن رشد هستند و باید برایشان تمرینات اصولی بگذاریم و بدانیم میزان و حجم تمرینات بعلاوه میزان استراحت آن ها باید چه میزان و با چه قواعدی باشد. چندین مرتبه آرات با پدرش تمریناتی که خارج از برنامه بود را انجام می داد.

او بعلاوه گفته است: آرات باید تست های پزشکی را انجام می داد. باشگاه سپاهان قرار بود این کار را در دستور کار بگذارد تا همه چیز تعیین باشد. سپاهان برای آرات کلاس های روان شناسی گذاشته بود و از پزشک وی خواسته بودیم با خانواده اش صحبت کند و خودمان هم این کار را انجام می دادیم تا بلکه بعضی فشار ها از روی آرات برداشته گردد و رشد او مانند سایر بچه ها انجام گیرد و قد او مثل سایر بچه ها افزایش پیدا کند؛ خوشبختانه در مدت حضورش در ایران و باشگاه سپاهان این اتفاق درحال رخ دادن بود. اما احتیاج است تا با خانواده آرات صحبت گردد تا بتوان هدف اصلی که رشد این پسر بود را اجرایی کرد، اما تا زمانی که فشار ها روی او زیاد باشد پیشرفتی وجود نخواهد داشت. کاری به مهدی حسینی ندارم، می دانم به عنوان یک پدر وظیفه دارد به رشد پسرش یاری کند؛ به او نیز گفته بودم که هدف من، شما و باشگاه سپاهان آینده آرات است نه فقط سال جاری و سال آینده، بلکه هدف این است که آرات بتواند در 16 سالگی عملکرد خوبی داشته باشد. اینکه پدر آرات در پی استفاده ابزاری از وی و کسب عایدی بود را نمی دانم و فقط مسائل فنی به من ارتباط داشته است و دارد.

سعید بیات در عین حال بسته شدن صفحات رشد آرات را نه تایید و نه تکذیب نموده، اما گفته است: آرات نسبت به سایر بچه های هم سن وسال خود فرق دارد و رشدش به علت فشار بالای تمرینات مانند دیگران نبوده است. البته باز هم یک متخصص باید در این زمینه نظر دهد، اما بر اساس صحبت هایی که شنیده ام شرایط رشد آرات عادی نیست و فکر می کنم ممکن است که صفحات رشد او بسته شده باشد.

آرات؛ قربانی زیاده خواهی پدر و یا نا آگاهی!

شاید خیلی از ما از اینکه کسی در سال های کودکی استعداد های ما را نشناخته و در راستای پرورش آن قدمی را بر نداشته است، احساس ناراحتی و یا سرخوردگی داشته باشیم. از این رو برای پدر آرات می توان دو سناریو در نظر گرفت. او شاید پدری است که دوست داشته است از روی عشق و علاقه به فرزندش تمام زندگی خود را صرف رشد و استعداد پسر کوچکش کند، اما در عین حال توانایی و دانش لازم را در این راستا نداشته و نمی توانسته همزمان یک پدر، یک روانشناس، یک مدیر برنامه و یک مشاور مالی کامل برای آرات باشد. او فقط به رشد و معروفیت پسرش اندیشیده و از روی ناآگاهی فشاری مضاعف به فرزندش آورده است.

اما سناریوی دوم که خیلی ها برای پدر آرات نوشته اند، این است که آرات قربانی زیاده خواهی های پدرش شده است. آرات برای پدرش یک کودک کار بود و قربانی زیاده خواهی های او شد.

حالا هر کدام از این سناریو ها هم درست باشند، اما آنچه مهم است، آرات حسینی کودک 10 ساله است که به گفته بعضی پزشکان جانش در خطر است و توانایی این همه فشار را ندارد.

امروز که آرات دچار چالش شده؛ نوک تمام پیکان ها به سمت پدرش رفته است، اما درباره او خیلی ها مقصراند. رسانه های جو زده که بدون توجه به سن و سال آرات و فشار تمرینات ورزشی که بر پیکر او وارد می گردد، به مطرح کردن او پرداختند و جز استعداد زیادش از هیچ چیز دیگر ننوشتند.

لایک ها و کامنت هایی مقصرند که بدون آگاهی و تجربه کافی به تعریف و تمجید صرف پرداختند و شاید همه نهاد های مربوط که آرات را نادیده گرفتند و او از همان ابتدا زیر نظر مربی حرفه ای و روانشناس نبود.