تماشای مرگ از نمای نزدیک

به گزارش وبلاگ آقا ایرج، نیلوفر شهسواریان:لیلی دختر پانزده ساله رمان آفتابگردان در زمستان، به جای این که سوار اتوبوس شود، پولش را برای خرید یک گردن بند هزینه می نماید. او پیاده برمی شود، در راه تصادف می نماید و در جا از جهان می رود

تماشای مرگ از نمای نزدیک

اما روحش بقیه ماجرا را دنبال می نماید، مثلاً به تماشای مراسم خاکسپاری می رود و به حرف هایی گوش می دهد که دیگران در نبودش می زنند. قاتل او مادر دوستش است، مادر نیتان. پدر و مادر لیلی، برادر دوقلویش و بقیه نمی دانند تصادف کار کیست، چون شب رخ داده و مادر نیتان هم فکر نموده بود که چون به یک جانور برخورد نموده، چیز مهمی نیست. او فرار می نماید و آثار جرم را از بین می برد. روح لیلی ماجراهای پس از مرگش را دنبال می نماید. لیلی برای این که دوست دارد زندگی اش در این جهان ادامه پیدا کند، دست به کار غافلگیرنماینده ای می زند.

فیلسوفان می گویند مرگ از اتفاقاتی است که بدون استثنا همه انسان ها درباره اش فکر می نمایند. رمان آفتابگردان در زمستان، رو در رو شدن با همین مفهوم را نشان می دهد. هرچند زندگی در جهان به طور عادی جلو می رود، اما زندگیِ یک نفر در این جهان، با حادثه ای شاید به ظاهر کوچک، به خاتمه می رسد. داستان تلخ و غم انگیزی است. در بسیاری از داستان ها درگیری دیگران با مرگ یک نفر را می بینیم، ولی در این جا درگیری خود انسان با مرگ خودش روایت می گردد. فیلیدا شریمپتون این ماجرا را طوری به تصویر می کشد که حواس ما بیش تر به مرگ و زندگی، حوادث کوچک و کسانی که در کنارشان زندگی می کنیم جلب گردد.

داستان با ریزه کاری های درهم تنیده اش، زیرکی نویسنده را نشان می دهد. شاید بخش هایی از داستان باورپذیر نباشد، مانند وقتی که پدر لیلی حقیقت را به راحتی می پذیرد. با این حال نویسنده جهانیی را نشان می دهد که ما زنده ها، کم تر با آن سر و کار داشته ایم. از جمله خوبی های این کتاب، میزان کم سانسورهایش است.

  • آفتابگردان در زمستان

نویسنده: فیلدیا شریمپتون

مترجم: مریم رفیعی

چاپ اول: 1397/ انتشارات ایران بان

قیمت: 27هزار تومان

منبع: همشهری آنلاین

به "تماشای مرگ از نمای نزدیک" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تماشای مرگ از نمای نزدیک"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید